.



پس از مدتی هوای نوشتن کردم.

این مدت به شدت درگیر امور پایان نامه کارشناسی ارشدم بودم.

و دیروز 15 اسفند ساعت 18 دفاعیه ام سرانجام رسید.

و خداروشاکرم همچون قبل. به لطف خدا دیروز جلسه دفاعیه پایان نامه ام با موفقیت بسیار خوبی ب پایان رسید و واقعا استاد راهنمایم بسیار مشوق و کمک حالم بودن

ب لطف خداوند متعال تمامی اساتید نظر مثبتی داشته اند.

خداوند رو شاکرم بخاطر زندگی ام و شریک زندگیم و پیشرفت های بسیار خوبم گرچه همه اینها با سختی همراه بوده که مصداق همراه هر سختی آسانی ست به این دلیل گفتم که برخی دوستان ناثواب قضاوت میکنن و من را با رابطه ها به این جایگاه می نگرند.مهم نیست.


پ ن:

خدا رو شکر

در آینده مطالب مورد نظرم رو ارائه خواهم نمود




امروز نزدیک غروب آفتاب در جاده دستگرد مستقر و پس از غروب خورشید در ساعت 16:56 در جست و جوی هلال، و ساعت 17:16 دقیقه هلال زیبای ربیع الثانی رویت و عکاسی نمودم.
ان شاالله بتونم در این زمینه نیز فعالیت های خوبی انجام بدم.
در این شرایط حساس زندگیم خیلی از فعالیت هایم روی زمین مونده و باید با عزم جدی جهت تلاش در همه فعالیت های مورد نظرم که باعث ارتقا اموراتم میشه قدم بردارم
در زمینه "نوجوانان" کار بسیار حساس و تعدد امور زیاد هست که باید بصورت جدی و جمعی و تشکیلاتی نوجوانان محل رو جهت ادامه زندگی بصورت "سالم" قدم برداشت بخصوص در این شرایط سخت تهاجم فرهنگی که متاسفانه بسیار زیاد و ابزار بسیار در دسترس.
ان شاالله خدا بهم توفیق بده جهت انجام امورات مذکور که جز وظایف و تکلیفم میدونم.


پس از مدت طولانی دوباره نوشتنم گل کرد.

این روز ها خیلی به گذشته ام فکر میکنم و مقایسه میکنم با وضع فعلی ام.جای شکر دارد.اما کاش گذشته ام نیز اینقدر تحت تاثیر نبودم.

بگذریم.

این روزها یکی یکی از آشناها و دوستان و همکاران خداحافظی و در راه زیارت کربلایند.خوش به سعادتشون اما ای کاش آرزوش به دلم نمونه.

یکسال و دو ماه پیش بمناسبت ازدواجم توفیق داشتم زیارت کربلا باشم که از بهترین لحظات عمرم بوده و خواهد بود.ان شاالله زود قسمتم بشه.

حواست هست به مو های سفید سرم

حواست هست ت داره پیر میشه

بخرم، ببرم به حرم

داره دیر میشه

هر چی بگذریم احساس میکنم وظیفه ام در قبال خیلی چیزا سنگین تر میشه و باید جهادی و انقلابی پا به میدون بزارم و کار کنم. بخصوص تو جمع برو بچ های مسجد و. و واقعا نیازه و باید فدای راه امام حسن که مهم ترینش امر به معروف و نهی از منکر بوده باشیم و.

بخصوص در این زمون که دشمن هم .

نیت کردم و میخوام تلاش جدی و جهادی در این عرصه ها بکنم و چون میبینم خداوند در توانایی هایم گذاشته و اگه انجام ندم مطمئنا رو سفید نخواهم بود.

امید به خدا

پ ن:

خداوندا خیلی ممنونم بابت همه امورات زندگیم که واقعا دست خودت توش بوده

مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار


شب عاشورا.

کل شهر در داغ شهادت امام حسین داغدار اند و واقعا محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است

سال پیش ازدواجمان با زیارت کربلا شروع شد و چه شروع زیبایی و واقعا خدا رو شاکرم.

اما واقعا دلتنگم

این افتخار رو هم داشتیم که حرم هر معصومی که میرفتیم دعوتشون میکردیم به زندگیمون با نوشته و داخل حرم می انداختیم

ان شاالله بیان به زندگیمون و زندگی پر برکتی باشه.

اما واقعا دلتنگم و معنی این مداحی رو الان میفهمم که:

بیچاره اون که حرم رو ندیده

بیچاره تر اون که دید کربلا رو

واقعا دلم اونجا جا گذاشته ام

یا حسین به حق خوبانت زیارتت رو از ما دریغ مکن و بار ها عازم سفر کربلات بشیم.

امشب چه دلی داره حضرت زینبگریه

امان از دل زینب.

پ ن:

لطف امام حسینه که زندگیم رو با زیارت آقا و دعوت ائمه به زندگیمون شروع کردم.

خدا کمکمون کنه که معرفت امام حسین رو بشناسیم و راهش رو با معرفت ادامه بدیم و زندگی عاشورایی داشته باشیم

ان شاالله.


دقیقا یک سال پیش چنین شبی جشن ازدواجم بود.

با توجه به عنایات خداوند و ائمه علیه السلام پس از سفر زیارتی کربلا(که برای من و همسرم بسیار سفر معنوی و شیرینی بود) و در ایام سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا بود زندگی زیر یک سقف شروع و تا به امروز یکسال گذشت.

خیلی زود گذشت و اصلا بهش نمیاد یکسال شده باشه

منم به همه جوووونای عزیز توصیه میکنم تا میتونید زودتر ازدواج کنید که برکت زیادی میاد توی خونه ها.

من بعد از ازدواجم به طور کلی خیلی پیشرفت کردم و خداروشکر ادامه داره و رو به رشد که همش رو لطف خدا میدونم حتی شروع زندگی و هدیه بسیار خوب زندگیم که همسرم هستن.

ما(من و خانومم) از همون ابتدای زندگی به هم و به خدا قول دادیم که امور زندگیمون رو مطابق با دستورات دین جلو ببریم چون دینمون یه برنامه جامع و کاملی داره که اگه کسی بتونه کامل انجام بده قطعا سعادتمند هم در مادیات و هم در معنویات خواهد شد.

مشکل ما ها اینه که دین رو به طور ناقص پذیرفته و به طور ناقص عمل میکنیم. و علت بسیاری از مشکلات خانوادگی ها که متاسفانه در دادگاه ها یا در درون خانواده ها زیاد شده همینه اگه دقت کنیم!!!

الحمدلله ما از همون ابتدای زندگی تلاش مصمم داشتیم که در مسیر دین زندگیمون رو تنظیم کنیم که خداروشکر در این زمینه پیشرفت ها کردیم و خدا هم نتیجه شو بهمون نشون داده(به طور واقعیت) اگرچه رعایت دین در دنیای فعلی و در اطراف ما خیلی سخت شده و حرف و حدیث ها داشته اما مقاومت در این زمینه نتایج بسیار شیرینی رو داشته اگرچه سختی های خودش که طبیعی هست رو هم داشته.

ان شاالله هم من هم همسرم در راه دین فدا بشیم و عاقبت به خیر بشیم و بتونیم شرمنده امام زمان، ائمه و شهدا نشیم در حد وسعمون.

 

پ ن:

واقعا بابت هدیه زندگیم خداروشکر.

به این وصلت اعتقاد معنوی دارم(همون طور که بهت گفتم(خودش میدونه))

تو چون ،هم آشیان خواهی شدن با من ،تمام عمر خواهم بود،

یک جان در دوتن با تو،بهشت عشق خواهم ساخت خانه را،


دست بر سینه سلامی میدهم سمت ضریحت

من سراپا گوش، مشتاق "علیکم" می شوم.

پ ن:

شماری از فامیلامون در حال حرکت به سمت مشهدن

دلم بدجوری گرفته

آقا بطلب ما را نیز.گرچه خیلی گنه کارم

توی هوای بارونی یا برفی چسبید دو سال پیش.

دلم را جا گذاشته ام ای رئوف


پشتکار موضوع این پستم هست که واقعا تاثیرات فوق العاده بر جریانات در خصوص پیشرفت یا پسرفت زندگی هر فردی میگذاره

حتی اگه زندگی به نقطه صفر مرزی هم رسیده باشه با پشتکار جدی میشه به اوج رسوند

خداروشکر توی زندگی شخصی ام با همه مسائلی که بود درصدد تلاش جهت رسیدن به اوج هستم و دوست دارم اطرافیانمم به اوج برسند.

یکی از راههای افزایش پشت کار هدف گذاری هست که آدمی دقیقا بدونه تا آخر عمرش دقیقا به کجا میخواد برسه و دقیقه چیکار میخواد بکنه و چی بشه! و در این زمینه اگه اراده و پشتکار پایدار داشته باشیم بازم میگم پااااااااااایدار؛ قطعا موفق خواهیم شد.

فقط باید تلاش کنیم فقط انسان موفقی نباشیم بلکه انسان موفق با ارزشی باشیم تا اهداف و پیشرفت هامون باعث غرور و نهایتا نتیجه عکس نباشه.

در خصوص نوجوانان و جوانان اطرافم واقعا برخی پشتکار حتی عادی هم ندارند و توقعات بسیار بالایی دارند و ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودشون مقایسه میکنند که واقعا جز ناامیدی و شکست چیزی در بر نداره.(به قول آقای مدیری : دیدم که میگما)

ولی در حد وسعم توی این زمینه میخوام تلاشی کنم.امید به خدا



پ ن:

این پست رو در مرحله اول برای خودم گذاشتم که به خودم یادآوری بشه و هروز پشتکارمو بالا ببرم و بتونم انسان موفق و با ارزشی بشم و به همنوعان خودم کمک کنم.گرچه مسائل زیاده.

خداروشکر


است

ارباب هوایت نکنم میمیرم.

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

ارباب

تو خودت قول بده کرببلا می بری ام

شب لیله الرغائب خدا کنه قسمت و دعوت.



پ ن:

شهریور ماه سال گذشته(1396)در صحن با صفایت بودم.دلم اونجاست هنوز.جامانده.خوش ب حال دل من مثل تو دارد آقا.

دلتنگ کرببلایم.




سال 97 چند ساعتی دیگر به پایان خودش نزدیک میشه

سال پر از پست و بلندی بود اما خداروشکر با پایان بسیار خوبی رو به رو شد

ان شاالله سال جدید سال پر از خیر و برکات برای جامعه فعلی ایران باشه که واقعا همت مسئولین رو میطلبه که ان شاالله.

و ان شاالله بتونم سال جدید خودم رو توی هر زمینه یی موفق و با ارزش جلوه بدم


به امید بهترین ها برای همه


یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 


الهــی . . .

إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ

أَعْلَمْتُ أَهلَهــَا أَنِّی أُحِبُّڪَ


خدایا

اگر در آتشم افڪنی

بہ دوزخیان خواهم گفت :

ڪہ تو را دوست دارم

 #فرازی_از_مناجات_شعبانیہ


پ ن:

آن شاالله خدا هم ما ها رو دوست داشته باشه

با این که خیلی گناهکاریم

الهی امید به عفو تو دارمخیلیییی



زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
 
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
                              سهراب سپهری


جوانان و نوجوانان عزیز من!

*گاهی اوقات مشکلات فرهنگی خواب شب را از چشمانم میبرد.

*بنده نگران مسئله فرهنگ هستم
*فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.
*همه شما می‌توانید در کان نقش پیدا کنید. یک روز نقش، نقش حسین فهمیده» بود؛ یک روز نقش‌های دیگر است همه می‌توانید در مدارس، در دانشگاه‌ها، در محیط‌های کار و غیره، نقش ایفا کنید.
*جوانِ زنده و بانشاط و پُرامید و پاک‌دامن، میتواند یک تاریخ را بیمه کند.
*ما به کسانی که اهل کار فرهنگی هستند دائم می گوییم به بعضی ها تکرار می کنیم به بعضی ها التماس می کنیم
که آقا کار فرهنگی بکنید.جواب کار فرهنگی باطل کار فرهنگی حق است
*کار (فرهنگی) را هرچه می توانند به طور جدی دنبال کنند و ادامه دهند
*در فرهنگ هم مثل اقتصاد اگر تولید نداشته باشید، واردات می اید جای آن را می گیرد
*جوان های مومن و حزب اللهی و انقلابی کار های فرهنگی خود جوش را رها نکنند

                                                 برخی از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص فرهنگ


پ ن:

در این روزگار و جامعه فعلی واقعا فرهنگ حق به جهت بی توجهی ها و عدم دغدغه در حال ضربه خوردن هست

تکلیف واضح است برای من و امثال من

ان شاالله با عزم جدی



دوران سنی حدود 17 تا 25 سالگی بهترین دوران زندگی یا طلایی ترین دوران هست که آدمی میتونه مسیرش رو مشخص کنه.

سال ب سال که ب سنم اضافه میشه فراز و نشیب های زندگی شخصیم هم زیاد میشه که الحمدلله بخیر گذشت.

هر سال ک از عمرم میگذره دیدم و دنیا واقع بینانه تر میشه.

آن شاالله بتونم بهترین دوران رو برای زندگی متاهلی و شریک زندگیم رقم زده باشم و رقم بزنم.

الحمدلله بهترین هدیه تولد امسالم رو از خدا گرفتم.

ب امید دیدنش.

#قابل توجه شریک زندگیم: هدف و تلاشم در سال های آتی پیشرفت خودم و خانومم و زندگی متاهلی ام از هر نظر.

امید ب خدا


دوران سنی حدود 17 تا 25 سالگی بهترین دوران زندگی یا طلایی ترین دوران هست که آدمی میتونه مسیرش رو مشخص کنه.

سال ب سال که ب سنم اضافه میشه فراز و نشیب های زندگی شخصیم هم زیاد میشه که الحمدلله بخیر گذشت.

هر سال ک از عمرم میگذره دیدم به دنیا واقع بینانه تر میشه.

آن شاالله بتونم بهترین دوران رو برای زندگی متاهلی و شریک زندگیم رقم زده باشم و رقم بزنم.

الحمدلله بهترین هدیه تولد امسالم رو از خدا گرفتم.

ب امید دیدنش.

#قابل توجه شریک زندگیم: هدف و تلاشم در سال های آتی پیشرفت خودم و خانومم و زندگی متاهلی ام از هر نظر.

امید ب خدا


با سلام خدمت خوانندگان و خودم!

پس از حدود 5 ماه مجددا وبلاگ نویسی رو شروع کردم و علتش مشکلی که در تنظیمات بلاگم بوجود اومده بود و امکان ارسال مطلب رو برام با مشکل مواجه کرد.

توی این 5 ماه خیلی اتفاقات خاصی برام افتاد و هم خیلی خوب و هم خیلی بد.!

اتفاقات خوبی که برام بوجود اومد همش لطف خداوند بوده و خیلی شاکر هستم و اما اتفاقات بد زندگیم رو ناشی از سوء مدیریت آدمها بخصوص مسئولین میدونم نه چیز دیه.

واقعا آدم وقتی توی جریان کاری قرار میگیره بخاطره برخورد آدمای مربوطه، دیدش به همه چی عوض میشه.البته متاسفانه.

واقعا گاهی برا جامعه ای که توش زندگی میکنیم به شدت شدت بخاطر خیلی مسائل که متاسفانه به نام دین(دین خودشون نه اسلام ناب محمدی) هم تموم میکنن؛ متاسف و گاهی حالم بهم میخوره.

اما خداوند تا به حال به زندگی ام لطف داشته و توی همه مراحل همراهم بوده و مشکلات بوجود اومده هم از خلق الله هستش که .


پ ن:

خوانندگان محترم شاید متوجه نوشته هام نشن ولی مخاطب اصلی خودم هستم و ان شاالله نوشتن رو دوباره با عزم جدی شروع میکنم.

یاعلی


یک هفته مانده به تحویل پایان نامه ام که در حال آماده سازی و اصلاح جهت تحویل به دانشگاه بودم که استاد راهنمایم*ایمیلی برایم فرستاد که به شدت منو خوشحال کرد و ایمیل از طرف مجله "مطالعات توسعه اجتماعی ایران" با این متن بود که:

.

"با عرض سلام و احترام، ضمن تشکر از شما به خاطر ارسال مقاله بررسی رابطه بین تعاملات ی اعضای شورای شهر و توسعه اجتماعی شهر دولت آباد اصفهان به مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران با کمال مسرت به استحضار می رساند مقاله شما بر مبنای نظرات داوران پذیرفته شده است و در شماره های بعدی این مجله، چاپ خواهد شد.

با تشکر،

سردبیر مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران"

واقعا خوشحال کننده بود برام و بعد از 6 ماه زحمت جواب خوبی بهم داد و تونستم نمره نهایی دفاعیه پایان نامه ام رو نمره ی کامل کسب کنم

در حال ادامه تلاش جهت مقالات دیگه هستم به لطف خداوند منان


لینک مقاله

http://jisds.srbiau.ac.ir/article_15353.html

 

* از اساتید الگوی من هستن و واقعا تخصص و دانششون عالیه و از اون اساتید بی نظیری هستن که وقت میذارن و یه عالمه خوبی های دیه.. ازشون بی نهایت سپاس


پ ن:

خداروشکر.


الحمدلله 98/9/7 فرزندم به دنیا اومدن و بهترین روز زندگیم بعد از ازدواجم بود.
از زمان بدنیا اومدن فرزندم تا امروز حدود دو ماه شش روز گذشته و حدود چهار ماهه طرح پیراپزشکی ام توی بیمارستان تموم شده و بیکار بیکار شدم.!
اما این ایام بیکاری و تولد فرزندم روزای خوب اما سختی های خودش رو داشت اما خداوند رو شاکرم که فرزندم سالم به دنیا اومدن و زندگی سه نفرم شروع شد(خداوند توی این ایام بهم لطف وافری داشت).
توی این ایام به شدت در حال پیگیری ادامه اشتغالم بودم به شدت، ولی نشد که نشد(به علت پارتی بازی، سوء مدیریت و. که همه میدونن) ولی امید به خدا دارم.


پ ن:
این پست رو باید دو ماهه پیش میگذاشتم اما به علت مشکل بلاگم نشد پست بزارم. توی این پست نوشتم که به عنوان یادگاری بمونه برا خودم.!


آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
 

تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن . بس است


خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است


سر گرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است


پ ن:

اللهم عجل لولیک الفرج



"شعیه و انقلابی بودن ما به اندازه منفعتی هست که از دنیا می بریم.!"


جمله بالا رو توی یه سخنرانی شنیدم ولی متاسفانه و هزار تاسف جز واقعیت های زندگی هست و اطرفم به طور مکرر مشاهده کردم.! یعنی ما به اندازه ای شیعه و پایبند به اصول دینی و حتی پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستیم که منافع مادی ما به خوبی پاسخ داده بشه.

به نظرم این بدترین پدیده ای هست در جامعه ای که زندگی میکنیم و متاسفانه ضرر های زیادی داره و عدم پیشرفت ها و پسرفت ها جامعه فعلی رو میشه گفت به خاطر همین تفکر هم هست

مثلا طرف از شخصیت های نظام یا مثلا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدش میاد یا بی تفاوته ولی وقتی از لحاظ مادی و. به جایی میرسه و تامین میشه نظرش سریع عوض میشه و میشه مدافع و بالعکس.



پ ن:

دیدم که میگم

ان شاالله همه چیز رو به خیر و خوشی پیش بره. 


جمعه آخر سال 1398 رسید و چه زود.

امسال تقریبا اکثر خبر هایی که از صدا و سیما پخش میشد و شاهد بودیم خبر های تلخ و بدی بود و این روز ها نیز نه کشورمون بلکه جهان درگیر بیماری کرونا شده و فعلا وضعیت خوبی توی ایران نداره.

یکی از ونی که میشناسمشون و قبولشون دارم چند روز پیش در جریانات بیماری کرونا با گفتند: "کاش زود امام زمان ظهور کنه"

با همین جمله شون با خودم گفتم برخی ها چقدر به فکر امام زمان هستن و من و امثال من بی خیال.!

جوری این جمله رو گفتند که به این امر اعتقاد جدی و عملی دارند و برخی از ماها اصلا حواسمون نیست که امامی هم هست توی این دنیا.

آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا.؟


پ ن:

ان شاالله عاقبت به خیر بشم و.  


حدود 8 ساعت دیگه مونده تا پایان سال 1398 که پر از فراز و نشیب هایی بوده  و در حال حاضر مشغول دست و پنجه نرم کردن با کرونا ویروس که ان شاالله به خیر بگذره.

امسال نیز همچون هر ساله آغاز و پایانی متفاوت داشت و ان شاالله سال آینده سال متفاوت همراه با خیر و خوشی برای همه مردم و جوونا باشه.

عید حقیقی من به لطف خداوند متعال 7/9 روز رسیدن به شریک زندگیم و 9/7 روز به دنیا اومدن فرزندم بود که خداوند رو خیلی شاکرم و امید دارم ان شاالله مسائل دیه هم حل خواهد شد.

در سطح جامعه نیز به علت رفتار نامطلوب مسئولین چه در سطح خرد و کلان (که خیلی شاهد بودم) باعث دلسردی و کاهش اعتماد برخی جوانان که فراوانی آن نسبت به سال های قبل، قابل توجه هست که نمیدونم ولی ان شاالله حل شه.


در پایان.

 به امید بهترین ها برای همه

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار

یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 

پ ن:

سال نو رو پیشاپیش به همه تبریک میگم و از خداوند متعال بهترین و عاقبت به خیری برا همه میخوام و ان شاالله سال فرج آقامون امام زمان(عج) باشه.



برنامه عصر جدید امشب یکی از اجراهاش بازیگری سجادرضایی بود که اجرای بسیار زیبایی از نظر داوران داشت و چهار رای سفید و داور ها هم خیلی خوششون اومد و حتی آقای عظیمی نژاد قول داد که به یکی از کارگردانان جهت بازیگری معرفیشون کنه.

نهایتاً بعد از تشویق ها در پشت صحنه مادر سجاد پس از رو بوسی بهش گفت:" اگه به جایی رسیدی همون سجاد قبلی باش"

جمله خیلی ساده و مهمیه که برخی از افراد مسئول چه اصولگرا و چه اصلاح طلب که به جایی میرسن دیه جواب سلامم نمیدن چه برسه به دیدنشون از نزدیک، حل مسائل و.البته برخی ها که تعدادشون بالاس.

 

پ ن:

قابل توجه مسئولین مثلاً محترم سعی کنن همونی باشن که تازه استخدام شدن.



گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی بساط عیش خودش جور میشود
گاهی دگر تهیه بدستور میشود
گه جور میشود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور میشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
گاهی برای خنده دلم تنگ میشود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود
گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هرچه زندگیست دلت سیر میشود
گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود
کاری ندارم کجایی چه میکنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود
قیصر امین پور
پ ن:
پی نوشتی برای خودم:
هیچ وقت در رسیدن به آنچه که از ته دل میخواهی تسلیم نشو.
امام علی علیه السلام می فرمایند:کسی که برمرکب صبر و بردباری سوار شد به میدان پیروزی خواهد رسید

سلام

سال جدید و قرن جدید شروع شد. عید همگی مبارک

بدون مقدمه،

همه ی شهر، همه لباس ها، همه ماشین ها، همه خونه ها و همه و همه نو شدند اما ملاک اصلی برای سال نو و جدید اینه که "آدم جدیدی" بشیم.

همه چیز بلاخره کهنه میشه ولی اگه بتونیم آدم جدیدی بشیم و تغییر و تحول و متعالی بشیم این کهنه نمیشه.


پ ن:

به امیدی آدم جدید شدن خودم با تلاش خودم

دلم بدجور تنگ مشهد الرضاس.امام رضا خودت دعوتم که که حالمو میدونی.



کرب و بلایم ببری یا نبری 

حرفی نیست

تو نگیر از منِ دیوانه

حسین گفتن را

و سعدی چه قشنگ گفته:

إلَیک قَلبِی یا غایَة المُنی صابٍ »

ای منتهـای آرزویـم دلـم هـوای تـو را دارد

یاحسین جان♥️

پ ن

شدید دلتنگتم حسین جان.

حرمت امن ترین جای جهان است.کربلا.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها